بدون عنوان
سلام حسنا جونی. این روزا لبخندت شیرین تر شده چون 2تا از دندونای پایین در اومدن و تو هم همش دوست داری سمت اشیاء بری و دندون بگیری. امروز مامان بزرگ و بابابزرگ از خونتون رفتن. اخه چند روزی بود مهمون خونه شما بودن و حسابی بهت خوش گذشت که بعد مدتها دیدیشون. خونتون هم از سوت و کوری در اومده بود. مامانی امروز میگفت که دلش واسه مامان بزرگ بابابزرگ تنگ شده. آخه این چند روز حسابی خونتون شلوغ شده بود و ما هم بیشتر وقتا مییومدیم خونتون. مامانی میگفت باز مهمونام رفتن و تنها شدم! البته یه چند روز دیگه تو هم فکر کنم اولین مسافرت طولانیت رو باید بری. حسنا تو این روزا: خیلی سریع چهار دست و پا راه میره. کافیه از دور گوشی،کنترل، کاغذ،اشیاء براق بب...